کربلا گرد و غباره، فاطمیه شد دوباره

کربلا گرد و غباره، فاطمیه شد دوباره

[ محمدحسین حدادیان ]
کربلا گرد و غباره، فاطمیه شد دوباره
کجا دارن می‌رن این همه سواره؟

دوباره سینه‌ای شکست، ناله‌ی من اثر نکرد
کاری که نعل تازه کرد، تیزیِ میخِ دَر نکرد

بیا به دارُالحَرب، یا کاشفَ‌الکَرب

می‌خوام بگم، روضه‌ی میخِ دَرِ مدینه رو
بیا ببین، تو ندیدی آخه زخم سینه رو

عَلیَ العباس واویلا، حسن تنهاست واویلا...

شاخ شمشاد حسینه، مثل اولاد حسینه
وقت رزمِ تازه‌دامادِ حسینه

لشکر و کینه‌ی جمل برای جنگ اومدن
تا گفتن عبدُ مجتبی، سنگ‌دلا سنگ زدن

بیا به دارُالحَرب، یا کاشفَ‌الکَرب

وا حَسنا، کشته شد امانت برادرم
بیا ببین، شده هم‌قدِّ علی‌اکبرم

عَلیَ العباس واویلا، حسن تنهاست واویلا...

این کریم ابن کریمه، ده ساله که یتیمه
کربلا وقت بلاهای عظیمه

پا می‌کِشه روی زمین، گرفته راه نفسم
قاتل اومد بالا سَرش خدا کنه دیر نرسم

بیا به دارُالحَرب، یا کاشفَ‌الکَرب

روی تنش جای نعل مَرکبا نقش شده
روی زمین پیکرش مثل علی پخش شده

عَلیَ العباس واویلا، حسن تنهاست واویلا...

نظرات