کربلا کوی شیون و شین

کربلا کوی شیون و شین

[ کربلایی نریمان پناهی ]
کربلا کوی شیون و شِین
بهر غم ای معراج حسین

می‌آید بوی خون خدا
از رواق بین الحرمین

از نفس اهل باده فتاده
خصم تو درب فتنه گشاده

لشکری گر خواهد ابوفاضل
در ره افتم با پای پیاده

سالار زینب ثارالله...

یا حسین پا بست تو شدم
واله و سرمست تو شدم

از روز اول زندگی‌ام
نذر ناز شست تو شدم

یا للعجب این خصم سیه دل
در حریم سلطان شده داخل

تا به کجا مأمور سکوتی
غیرتت نازم یا ابوفاضل

سالار زینب ثارالله...

ای گرفتارت اهل جهان
سینه‌ی ما از غم بِرهان

یا ابالفضل با تیغ دو دم
خصم را در حیرت بنشان

یا للعجب این خصم سیه دل
در حریم سلطان شده داخل

تا به کجا مأمور سکوتی
غیرتت نازم یا ابوفاضل

سالار زینب ثارالله...

نظرات

رحیم ابوالحسنیرحیم ابوالحسنی

ای جان افتادم یاد اون زمانی که اصلاً نمی‌دونستم گناه چی فقط اربابی بود حسین بود ای جانم