چی از این بهتر که زیر علمم

چی از این بهتر که زیر علمم

[ حسین سیب سرخی ]
چی از بهتر که زیر علمم؟
با تو فارغ از تموم عالمم

دل من تنگه برا پیرهن سیاه
از حالا دل‌واپس مُحرَّمم

زیر قُبه‌ات که می‌شینم آقاجون
دیگه رد‌خور نداره دعای من

نمی‌دونم که چه سرّیه آقا
گره افتاده توو کربلای من

(زنده‌ام با غمت حسین، زنده‌ام پای پرچمت)۲
دستای خالی من و (برسون به محرّمت)۲

چی از این بهتر که اسمم نوکره؟
جوونیم توو روضه‌ی تو می‌گذره

زندگیم نذر حسین و بچّه‌هاش
(جوونیم نذر علیِ اکبره)۲

اگه راه داره بیا یبار دیگه
من و هم جا بده بین زائرات

حق بده دق کنم از فراق تو
خیلی دور افتادم از کرب و بلا

((زندگی یعنی نوکری، دل‌خوشی یعنی کربلا)۲
آرزو دارم آخرش (جوون بدن توی روضه‌ها)۲)۲

چی بگم از ازدحامِ شهر شام؟
چی بگم از قل و زنجیر و طناب؟

دخَلَت زِینب عَلی اِبن زیاد
دختر علی کجا، بزم شراب؟

زبونم لال ولی ناموس خدا
اونده توو مجلس یه بی‌حیا

زبونم لال ولی می‌گن که یزید
بازی میکرد با محاسنِ آقا

حق داره زینب دق کنه، حق داره اشکش بند نیاد
وای من زینب چی کشید؟ توو مجلس ابن زیاد

نظرات