پیر شدم پایِ قد کشیدنِ تو زار شدم وقت دل بریدن تو فاصله دنیای منو عوض کرد کاری که نیزه کرده با تنِ تو حیف از اون صورتِ زیبا حیف از اون قامتِ رعنا حیف از اون پیکرِ پاکت إرباً إربا برو ولی بدون علی دلم برات تنگ میشه دلم برا شنیدنِ لحنِ صدات تنگ میشه دنیا با این بزرگیاش واسه بابات تنگ میشه (یاولدی یاولدی یاولدی علیاکبر) دیدم از بین خیمهها یه نامرد بیهوا مثلِ مادرم، تورو زد لشکری اومدن سراغه تو از هر طرف چوب و سنگ و نیزه اومد وای از این پهلویِ خونی وای از این ابرویِ خونی وای از این فرقِ دو طاقو، مویِ خونی برو ولی بدون علی رَمق نمونده برام کنارِ نعشِ تو باید با سر زانو بیام محاله که دیگه بابا بند بیاد گریههام (یاولدی یاولدی یاولدی علیاکبر) خالیه خیلی جایِ مادرِ تو زینبم اومده بالاسرِ تو لاأقل خوبه که خبر نداره خواهرم حالو روزِ پیکرِ تو رو عبا میبرمت تا خیمهها با خودِ سقّا پر شده از گلِ لیلا کُلِ صحرا کل صحرا برو ولی بدون علی از غمِ تو پیر شدم تو که زمین خوردی بابا منم زمینگیر شدم غصّهی تو کُشت منو از همهچی سیر شدم (یاولدی یاولدی یاولدی علیاکبر)