پروانه شدم تا که بسوزم اما هر سوختنی سوختنِ شمع نشد ما جمع شدیم دور هم گریه کنیم بر آن بدنی که عاقبت جمع نشد **** نفسم میگیره تو گلو منو میکِشن از سَرِ مو منو میزنه میگه نگاه این داداش علیه، این عمو بزنم میری سمت کدوم؟ نمیگفتی مگه کو عموم؟ مثلا بزنم چی میشه؟ بسه گریه و زاری تموم بشکنه دستت که معجر برنداری حالا اومدی؟ خوابن حالا که تموم دخترای شام اومدی؟ حالا که سفید شد از نبودنت موهام اومدی؟ قدیم کجا! الان کجا؟ عمو کجا! سنان کجا؟