سوز سینه میکِشم، آه سلام یا بقیة الله فدای چشم اشکبارت آقای من آجرک الله --- به خوبیِ توحتی معترف بودند بدخواهان یزید آنجا که میگوید الایا ایهاالساقی تمام کودکان معراج را توصیف میکردند مگر پیداست از بالای دوش تو چه آفاقی --- یادمه مادرم که میگفت فدای روضهی اباالفضل همه پس اندازشو میداد برای روضهی اباالفضل --- پای دشت کربلا دلواپسم کردی یک خیمهگاه چشم انتظارم برنمیگردی حالا که آبی نیست پس احساسو برگردون پاشو خودت عباسو برگردون غصه نخور عیبی نداره، زده رقیه قید آبو خودم جوابشونو میدم، مخور تو غصهی ربابو --- تا مشکتو تو آب زدی، موجای ساحل شد آروم تا رو به ساحل اومدی، بغضی نشست توی گلوم همون دم بود غربت دنیا شد نصیبم رو لب گل کرد نالههای امن یجیبم بلند شو بنگر که شمشیرا رو کشیدن آخه میدونم بدون تو من غریبم --- اباالفضل، ساقیِ طفلان حسین اباالفضل، شیرینتر از جان حسین --- هنوز شیری، نبینم که زمینگیری علمدارم نگو دیگه، داری میری (هنوز دست تو علمو رها نکرده هنوز چشم تو حرمو رها نکرده) ۲ جانم به وفات، جانم به صدات ای جان حسین، جانم به فدات --- از تو نخلا میرسید رایحهی فاطمه از میون گرد و خاک سمت حرم میرسید بابا گریون قد خم روی لباش زمزمه با اینکه غم داشتیم، صاحب علم داشتیم عمومونو کشتند، همینو کم داشتیم -- سقایی ابوفاضل، آقایی ابوفاضل ای ماه بنی هاشم، عباس زیبایی ابوفاضل، دریایی ابوفاضل ای ماه بنی هاشم، عباس -- قربانِ لبخند تو یا قمرالعشیره قربان چشمان تو یا نافذالبصیره ای در بزم شهادت سقای لاله پوشان از جام عشق و غیرت ما را قدری بنوشان آقا اباالفضل، سقا اباالفضل دنیا سراب و دریا اباالفضل