وقتی که دست تو جدا شد

وقتی که دست تو جدا شد

[ کربلایی نریمان پناهی ]
وقتی که دست تو جدا شد
فرق سرت تا ابرو وا شد
عجب قیامتی به پا شد
داداش بمیره برای تو برادرت
داداش تا زمین خوردی همه ریختن سرت
داداش ای وای

داداش خیلی بد شکسته فرق سر تو
داداش چقدر کوچیک شده پیکر تو
داداش ای وای

امان از این غم نفس‌گیر
تنت پره از زخم شمشیر
سمتت اومد چهار هزار تیر
ای وای بی‌هوا با هرچی می‌شد زدنت
ای وای جای سالم نداری رو بدنت
ای وای ای وای

ای وای، لخته های خون چشاتو بسته آه
ای وای، این همه تیر رو تنت نشسته آه
ای وای ای وای

اهل حرم شدن بیچاره‌ات
واویلتا از قتل و غارت
زینب داره میره اسارت

بی تو خون میشه حتی دل آب فرات
بی تو می‌شکنه حرمت این مخدرات
بی تو ای وای

بی تو زن و بچه رو اسارت می برن
بی تو دشمنا همه به فکر معجرن
بی تو ای وای

نظرات