وقتی آسمون به رنگِ خون شد اربابم تو کربلا حیرون شد دیگه بعدِ کُشتنِ شیرخواره کارِ کُشتنِ حسین آسون شد تسلیت گفت خدا به غریبِ کربلا این یعنی مصیبتاً اَعظَمَها یه قدم میره به سمت لشگرو یه قدم میاد به سمت خیمهها فدای اشکِ چشای معصومت درآوردم تیرو از تو حلقومت میخونه نوحه مادرِ مظلومت (وای وای وای به کربلا آب روان قیمت جان شد حنجر اصغر هدف تیر و کمان شد)۴ داغِ کربلا نمیشه تکرار میگن که بعدِ قیامِ مختار از سنگدلترینشون پرسیده شد آیا دلت بسوزه یک بار؟ تو صدای هلهله بعدِ تیرِ حرمله مادرش فاطمه رو صدا میزد تا میومد بره سمت خیمهها دوباره شیرخواره دست و پا میزد شده حال مادرت تماشایی رو نیزه داری چه قد و بالایی میخونه نوحه به جای لالایی دعا کردن اهل خیمه با زینب نره قنداقه به زیرِ این مرکب زبون میگیرن کنار هم امشب (وای وای وای به کربلا آب روان قیمت جان شد حنجر اصغر هدف تیر و کمان شد)۳