وای غریبونه پیمبر نیمهجونه تو بستر چه نگرونه حیدر آسمون مدینه امشب بارون غم میباره به خدا مسجدالنبی هم هوای گریه داره امشب تا دم سحر به لب نیایش داشت به قرآن و عترتش چقدر سفارش داشت عزا گرفته دنیا دیگه اومد خدایا شب یتیمی ما یا رسولالله یا محمد... وای سینهها غرق آهه علی چه بیپناهه فاطمیه تو راهه اجر رسالتش رو میدن اهالی مدینه محاله دیگه اهلبیتش یه روز خوش ببینه جای تسلیت خدا میان همه مردم تو خونهی دخترش با آتیش هیزم امون از این مدینه سیلی و زخم سینه داغ پسر میبینه یا رسولالله یا محمد... وای تو حال احتضاره به روی لب دوباره حسینُ مِنّی داره رو سینهشه حسین تو بستر تو نفسای آخر میسوزه یاد قتلگاه و حنجر زیر خنجر گریه میکنه برا غروب عاشورا زینب بیحسین میشه آوارهی صحرا حتی زمین میلرزه با تیغ و سنگ و نیزه میشه شبیهِ حمزه یا رسولالله یا محمد...