واسه ذبح سرت به هم بفرما می‌زدن

واسه ذبح سرت به هم بفرما می‌زدن

[ حسین عینی فرد ]
واسه‌ ذبح سرت به هم بفرما می‌زدن
دونه دونه آستین‌هاشونو بالا می‌زدن

حسین نحرت کردن
سرِ پیری یه سفر اومدی زهرت کردن
سر بریده از قفا راهیِ شهرت کردن 
 
سنان کارو شروع کرد
خیر نبینه اونی که نیزه تو حلقومت فرو کرد

بلند شو غیرتُ‌الله، صدای نامحرما روم بلنده
بلند شو غیرتُ‌الله، شمر داره دست منو می‌بنده

نظرات