(نور میبینم، بابامو از دور میبینم من نوهی علیام، حالا وقت شروع منه اومده دم غروب اما، وقت طلوع منه)... آخرین مدافع حرم، ثابت شد که مرد خطرم میجنگم عمو جای پدرم الله الله الله الله. عبدالله رسیده از راه میجنگم عمو جای پدرم لا یومَک یومَک حسین، حَلَت به فِنائِک حسین... من دلتنگم، شبیه قاسم میجنگم این که داره میاد از خیمه، شیر شیر جملِ ذکر لاافارق عمی، اهلی مِن العسله حالا که دم سفرته، شمشیره که منتظرته دستای کوچیکم سپرته داغی روی داغ دلم، خوشبختم که تو بغلتم دستای کوچیکم سپرته یار عشقم، منم علمدار عشقم کربلا مدینه است امروز، میرسه بوی بقیع روح من و تو از این گودال، میره سوی بقیع وای از دست و پا زدن ما، دهتا مرکب و بدن ما میشه خاک صحرا کفن ما آه از آخر سفرمون، میره روی نیزه سرمون میشه خاک صحرا کفنمون