میهمان داشتم شبی که گذشت نمک سفرهمان محبت بود تا سحر بحث و گفتگو کردیم بحث دربارهی ولایت بود وارد خطبهی غدیر شدیم بحث بالا گرفت روی ولی من به معنای پیشوا دیدم او به معنای دوستیِ علی گفتم اصلاً بیا مرور کنیم همه را جمع کرد پیغمبر بعد هم آنهمه جهاز شتر روی هم ریختند و شد منبر با علی رفت روی منبر و گفت این علی است و من پیمبر دین پس اگر دوستدار من هستید با علی دوستی کنید، همین خسته بودیم هر دو از طرفی آنهمه بحث هم نتیجه نداد میهمان هم که راه دوری داشت صبح بعد از نماز راه افتاد صبر کردم دو ساعتی که گذشت خواستم از میانهی جاده بازگردد به سمت من گفتم اتفاق مهمی افتاده هرچه اصرار کرد من گفتم با تو یک صحبت مهم دارم تا که برگشت گفت جریان چیست گفتم این است دوستت دارم گفت با خشم از میانهی راه بازگرداندهایم برای همین نکند واقعاً زده به سرت گفتم آرام لحظهای بنشین خواستم این قرار بیهوده به تو ثابت کند رسولالله حاجیان را برای گفتن این برنگرداند از میانهی راه تازه گیرم که گفته پیغمبر با علی دوستی کنید ولی برو تاریخ را بخوان و ببین چه گذشتهست بعد او به علی اینکه بعدش چه شد نپرس از من ماجرا جانگداز خواهد شد سفرهی دل اگر که باز کنم سفرهی روضه باز خواهد شد حال دیگر برو برادرجان راه دور است و جاده ناهموار باز اگر آمدی علیآباد قدمی هم به چشم ما بگذار برو دست خدا به همراهت راستی قبر حضرت زهرا بعد عمری هنوز هم مخفیست از بزرگانتان بپرس چرا ***** اگرچه شأن علی کلَّ شیٍ احصیناست ولی فضائل او غیرقابل احصاست به قلب سورهی یاسین علی امام مبین به بطن سورهی طه علی امام هدیست علی تبلور رحمت به باء بسمالله ولی به باء برائت شرار قهر خداست به الّذی خَلَق مشوت و الحیاة قسم علی به مُلک خداوند احسن العملاست علی حیات من الماء کلّ شیء حیّ علیست ماءِ مَعینی که عین آب بقاست علیست حصن حصینی که آیةالکرسیست علیست حبل متینی که عروةالوثقیست علی فروغ حراء یار غار پیغمبر علی به چشم محمّد چراغ اوحیناست علی کسیست که از کودکی قیامت کرد به پاس حرمت پیر پیمبران برخواست علی هر آنچه نبی دید دیده از آغاز شنیدههای نبی را شنیده بی کم و کاست علی پدر، پدر مهربان این امّت علی حقیقت بالوالدین احساناست علی به قاطبهی خلق حجةالله است ولی برای علی حجّت خدا زهراست فقط علیست علمدار حق در محشر فقط علیست که در حشر پرچمش بالاست علی به اِنَّ اِلینا اِیابَهم مَلجأ علی به ثُمَّ اِنَّ عَلَینا حِسابَهم ماواست علی که هیچ کجا رد نکرده سائل را علی که بر سر خوان کرامتش دنیاست خدا کند که مرا از صراط رد سازد هزار نکتهی باریکتر ز مو اینجاست علیست نور خدا، نور دیدهی احمد علیست چشم خدا نور چشم او زهراست به حسن او چه بگویم که او ابالحسن است همه وجود حسن از کرامت باباست مرید غیرت و ایثار اوست ثارالله شهید غربت این مرد سیّدالشّهداست به کربلا برکات از ابوتراب رسید به یمن اوست که در تربت حسین شفاست علی تهجّد زین العباد در محراب علی صحیفهی سجّاد در مقام دعاست علیست باقر علم و علیست صادق وعد علیست کاظم غیظ و علی امام رضاست علی جواد امامان و هادی امّت به سایهی نجفش کاظمین و سامرّاست خدا دوباره حسن بر علی کرامت کرد حسن که عسکر او جن و ارض و سماست برو به مسجد سهله که بیت مهدی اوست برو که خانهی امید اهلبیت آنجاست