میروی ای پسر مه رویم وَ فَدَیناهُ بِذِبحٍ گویم العطش گفتی و آتش زدهای بر جگرم چهکنم ایپسرم ایپسرم ایپسرم حسناتت حسنی و وَجَناتت نَبَوی نوهی فاطمه و وارث تیغ علوی میروی ای پسر مه رویم وَ فَدیناهُ بِذِبحٍ گویم العطش گفتی و آتش زدهای بر جگرم چهکنم ایپسرم ایپسرم ایپسرم حسناتت حسنی و وجناتت نبوی نوهی فاطمه و وارث تیغ علوی خدا کنه داغ تو رو نبینم تن تو رو به خاک و خون نبینم یاولدی یاولدی علیجانم ... اَشبَهُ النّاس رسول اللّهی خوش قد و قامت ثاراللّهی کربلا پرشده از بویتو از گیسویتو همهجا بویتو و رویتو و پهلویتو ارباً اربا شده پا تا سر تو پیکر تو وایمن از پر تو حنجر تو از سر تو ماه نشسته در خسوف علیجان فَقَطَّعوهُ بِالسُّیوف علیجان یاولدی یاولدی علیجانم ... وَلَدی یا وَلَدی ماعَرَفوک قَتَلَ اللهُ قَومًا قَتَلوک دست و پا میزنی و خون به دلم کردی علی خواهرم را وسط معرکه آوردی علی نیمی از جسم تو بر روی عبا جا نشده نیمی از پیکر تو گم شده پیدا نشده برای اهل خیمهها عزیزی چکار کنم که از عبا نریزی یاولدی یاولدی علیجانم ...