میدونی تو رو، بیحد و اندازه دوست دارم درِ خونهتو، که همیشه بازه دوست دارم سرنوشتی رو، که نگاهت میسازه دوست دارم هر چی که مَنو، یاد تو میندازه دوست دارم مثلاً دریا رو، واسه کِشتی نجات دوست دارم من پَرِ پروازو، تا بیام به کربلات دوست دارم پسرم رو وقتی، سینه میزنه برات دوست دارم مثلاً شبها رو، واسه دیدنِ تُو خواب دوست دارم بچّهی نوزادو، واسه نوزاد رُباب دوست دارم حالمو تُو هفته، شب جمعهها خراب دوست دارم دوسْت دارم چاییِ روضهتو دوسْت دارم شفایِ تُربتو دوسْت دارم رفیق هیئتو «حبُّ الحسین اجنَّنی»، عشق منی، عشق منی...