میبینی اشکمو که از داغ غمت میریزه روی صورت من شبیه موی تو، پریشونخاطرم علمدار باغیرتِ من رفیق نیمهراه نشو بیتو تنها میشم نرو چهطور آخه دلت میاد؟ تو دیگه از پیشم نرو اشک من جاریه داداش زخمِ دل کاریه داداش خیمهها بیصاحب شدن موقع یاریه داداش حسین حسین... **** چرا پس اینقدَر تنت کوچیک شده چقدر زخمای تو عمیقاند خمیده قامتم، شکسته قلب من شبیه سر تو دقیقاً قمرِ در خسوفِ من چرا افتادی روی خاک؟ پاشو که اصغر از عطش توی خیمه شده هلاک شد به تیرا چشمت هدف گُلِ ششماههم شد تلف معلومه از زخمای تو به یه لشکر بودی طرف حسین حسین... **** یقین دارم داداش، که دیگه بعد از این آواره شد ایل و تبارم تو اوج بیکسی، منو تنها نذار من اینجا کسی رو ندارم بهونه دستشون نده اینا فکر جسارتن من به فکر تو هستم و دشمنا فکر غارتن بیپناه مونده خواهرم فکر تاراج معجرن دل زینب به ما خوشه پاشو با هم بریم حرم حسین حسین...
استاد پناهی ...😭😭😭