مکن ای صبح طلوع

مکن ای صبح طلوع

[ سجاد محمدی ]
حسین، حسین...

مکن ای صبح طلوع...
مکن ای شمر شروع...

یا اباعبدالله، آقای من...
اباعبدالله، اباعبدالله، اباعبدالله...

شرحه شرحه، شده تنت
پاره پاره، پیراهنت

مادر داره، می‌بینه که
روی خاکه، محاسنت

اباعبدالله، اباعبدالله، اباعبدالله...

تو قتلگاه، چه خبره
ریختند سرت، چند نفره

بعد از حجر ،سه ساعته
ذبحت کردند، بالاخره

از نی افتاد، تا سر تو
از پا افتاد، خواهر تو

هایِ هایِ، خون می‌چکید
از رو کهفن، حنجر تو

اباعبدالله، اباعبدالله، اباعبدالله...

حسین، حسین...

نظرات