منم همون که با تو روزگار خوبی داره تویی کسی که مهربونه و بزرگواره ما خونوادگی گدای روضتیم حسین جان همین که نوکرت شدم خودش یه افتخاره چایی ریز روضهی تو پادشاه عالمینه خوش بحال اون کسی که خادم امام حسینه خدایی عاقبت بخیره اون که خودش رو وقف روضهی شما کرد الهی خیر ببینه از جوونیش کسی که با تو من رو آشنا کرد ای حسین جان، ای عزیز دلم مگه به غیرِ روضهی تو آقا راهی هم هست مگه به جز ضریحِ تو برام پناهی هم هست میدونی که یه عمر به تو دلم همیشه قرصه مگه به جز خودِ خودِ تو تکیه گاهی هم هست یادِ کربلاتم آقا، یا حسین من هر دقیقه با سعادته کسی که، با شما فقط رفیقه من اگه تو محرمت نباشم دق میکنم آقا بهم میریزم از صف نوکرات یه وقت حسین جان تورو خدا جدام نکن عزیزم ای حسین جان، ای عزیز دلم با اینکه من غلامِ روسیاه دورهگردم سرم رو جز برای پرچمِ تو خَم نکردم شما یجور دیگهای هوامو داشتی آقا که هر کجا برم بازم پیشِ تو برمیگردم کار و بار زندگیمون بی تو میخوره به بن بست امّا من غمی ندارم وقتی که رقیّه جان هست خدا میدونه تا خودِ قیامت همیشه دشمن بنی اُمیّه ام چه خوبه که کارم شده گدایی خدارو شکر که نوکر رقیّه ام یا رقیّه، ای عزیز دلم