منم اون خواهر عاشق که تویی درمون دردم منم اون که تو گهواره برا تو گریه میکردم آخه این روزاتو میدیدم میمونی بییار و بییاور آخه کربلاتو میدیدم تک و تنها میون لشکر حالا آمادهایم واسه شهادت پسرام روی نی، من در اسارت داداش غم نبینی، قَدِ خَم نبینی پسرام سربازاتن، از اینا کم نبینی ***** مادرم روزای آخر به من از غربتت گفته پیرهن یوسفش میگفت میون گرگا میافته دوتا اسماعیلمو داداش نذر پیروهن تو کردم پسرام سپر تو میشن، خودمم دور تو میگردم چشمِ یعقوب آوردم تا ببارم بعد تو من اسیر انتظارم داداش غم نبینی، قَدِ خَم نبینی پسرام سربازاتن، از اینا کم نبینی