من اگه باهات بودم خاکم بودم جای خاک کربلات بودم بارون بودم اشکِ چشمِ نوکرات بودم چوبم بودم هیزمِ چایِ روضهها بودم روضههات عین نوره استکانا رو میشورم که خدا گناهامو بشوره روضههات عالَم گیره پرچم تو رو میگیرم که خدا دستامو بگیره اگه آهن بودم ستون خیمت بودم شایدم یه تیغهی روی علامت بودم توی هر حالی کارِ تو رو راه مینداختم شایدم خلخال پای رقیت بودم یا اباعبدالله... من اگه باهات بودم سنگم که بودم سنگفرش کربلات بودم آبم بودم شاید کمی از فرات بودم فرشم بودم فرش صحن و سرات بودم تا ابد بندت هستم بینیاز از همه عالم میشم تا پناهندت هستم بین روضت میشینم انقده اشکامو میریزم که یه بار خندت رو ببینم اگه آتیش بودم دشمنو میروندم دور خیمهی ربابو اصغرش میموندم هرکاری از دستم برمیومد کردم من به خاطر رقیه زجرو میسوزوندم حسین جانم...
❤️
ماشاالله حسین ستوده من اگه باهات بودم...
عالی