گلبرگِ زِ تیر، چیده را میآورد قنداقِ به خون تپیده را میآورد سردار رشید کربلا از میدان سرباز گلو بریده را میآورد **** ای جلوات ذات تو، جلوهی کبریا علی علی علی علی علی، علی علی علی علی وی به نگینِ معرفت، خاتم اوصیا علی علی علی علی علی، علی علی علی علی ای که گرفته از رُخت، شمس و قمر ضیاء علی علی علی علی علی، علی علی علی علی به بزم عاشقان خود، کرم کن و بیا علی که صبرشان تمام شد، موالیِ تو یا علی علی علی علی علی... ای به نثار مَقدمت، گوهر اشکِ دیدهام علی علی علی علی، علی علی علی علی ای به فدای جان تو، جانِ به لب رسیدهام علی علی علی علی، علی علی علی علی من به بهای هستیام، مِهر تو را خریدهام علی علی علی علی، علی علی علی علی نیست به جز ولای تو، مَشی و مرا مُعیدهام خوشم که دارم از جهان، ولایت تو را علی علی علی علی علی...