مجنون را یکی صحرا رود

مجنون را یکی صحرا رود

[ مازیار طاولی ]
مجنون را یکی صحرا رود
در میان وادی بنشسته پر 

صفحه ای از خاک و انگشتر قلم 
می‌نویسد نام لیلی دم به دم 

گفت ای مجنون شیدا چیست این 
بهر کی نامه می‌نویسی کیست این 

گفت مشق نامه لیلی می‌کنم
خاطر خود را تسلی می‌کنم

گر میسر نیست بر من کامم
عشق بازی می‌کنم 

حسین جانم ۴

نظرات