مَن آذاني فَقَد آذَى اللّه

مَن آذاني فَقَد آذَى اللّه

[ حسین ستوده ]
مَن آذانی فقد آذالله
عذابت دادن اباعبدالله 

مسلمونم نبودی حق نداشتن
که عریانت کنن
مسلمونم نبودی حق نداشتن
پریشانت کنن
مسلمونم نبودی حق نداشتن
بهت بیراه بگن
چی می‌خوان روز محشر در جواب
رسول الله بگن

نه خاکت کردن، نه آبت دادن 
چقد با تیر و نیزه پیچ و تابت دادن

سر پیراهن عذابت دادن
چقد با تیر و نیزه پیچ و تابت دادن

نمی‌تونم بگم 
چقد آقایی
چقد مظلومی
چقد تنهایی

به یاد قتلگاه
تنم میلرزه
مگه این پیرهن 
چقد می‌ارزه

نمی‌تونم ببینم زنده باشم
سرت دعوا بشه 
چقد نذر سرت کردم عزیزم
شاید پیدا بشه

نمی‌تونم ببینم زخم پهلوت 
شبیه مادره
اگه من زنده باشم تو نباشی
بمیرم بهتره

یه شب خولی هم که مهمونت کرد 
چرا توی تنور خونه پنهونت کرد
شنیدم آتیش، پریشونت کرد
چرا توی تنور خونه پنهونت کرد

از خدا بی‌خبرا، من از حسین بی خبرم
یه لباس کهنه هم نمونده از برادرم

نظرات