لشگر جمعه دور گودال

لشگر جمعه دور گودال

[ سید مجید بنی فاطمه ]
لشگر جَمعه دور گودال 
یالِ ذوالجناح خونینه 
دل عرض و سماء می‌لرزه
که داره خواهرش می‌بینه 

خواهر داره می‌بینه 
نوک تموم نیزه‌ها خونینه، می‌بینه 
سینه‌ی ناموس خدا سنگینه، می‌بینه
نشسته بی‌حیا به روی سینه، وای حسین

تو مشت قاتلا، پیچیده موی تو
دیدم نمی‌بُره خنجر گلوی تو 

ای وای حسین من...

حسین حسین حسین...

تنها بی‌دفاع افتاده
که لب تشنه و بی‌جونه
کنار پیکرش تو گودال 
مادرش فاطمه مهمونه 

مادر داره می‌بینه
سر همه ملائکه پایینه، می‌بینه
خنجر داره پیش گلو می‌شینه، می‌بینه
چه ضربه‌هایی می‌زنه با کینه، وای حسین

روح از بدن چه با تأخیر جدا می‌شه
چون کُنده خنجرا، سر دیر جدا می‌شه

ای وای حسین من...

(زینت دوش نبی روی زمین جای تو نیست
خار و خاشاک زمین منزل و مأوای تو نیست)

نظرات