فرشتهی طبع من زندگی از سر بگیر باز به سوی خدا بال بزن پر بگیر بخوان سرود و صله ز حی داور بگیر ز دست مولا علی، شرابِ کوثر بگیر دست فشان، پای کوب، فرشتگان عفاف خدا برای علی گرفته جشن زفاف به گلشن عیش ما، غم است چون زاغ زشت امین وحی خدا لاله بیار از بهشت ببین به بالت خدا، شعر عروسی نوشت بهم رسیدند باز، دو یار نیکو سرشت دو اختر تابناک دو آفتاب کمال دو سورهی واقعه، دو آیت ذوالجلال فرشتگان بر بدن، ز نور خلعت کنید غرق شده در خدا، ناز به خلقت کنید عروسی فاطمهست تمام همت کنید پیامبران را سوی، مدینه دعوت کنید ولیمهی کبریا، هدیهی نقد علیست قلب علی دوستان، سفرهی عقد علیست الا که شادی کنید، یافته غم خاتمه فیض الهی شده شامل حالِ همه از نفس کائنات میرسد این زمزمه که گشته امشب عروس، فاطمه بر فاطمه مادر مولا علی، علی اگر حیدر است عروس تو فاطمه، دختر پیغمبر است خنده زنم که از اسد، جان عدو سوخته ریخته در نار بخل، هرچه که اندوخته عروس را از حیا چهره بر افروخته لباس داماد را دستِ خدا دوخته عروس خواهد که چون قدم به منزل نهد پیروهن خویش را هدیه به سائل دهد (خواجه لولاک را یار و برادر علیست)۲ فاطمه را تا ابد همدم و همسر علیست امیر بدر و احد، فاتح خیبر علیست (خدیجه داماد تو، ساقی کوثر علیست)۲ قدر بدان این همه لطف خدا داد را خنده برار و ببوس بازوی داماد را عروسی است و عروس دختر پیغمبر است عروسی است و عروس آینهی داور است عروسی است و عروس فاطمهی اطهر است عروس از توست عروس فدایی حیدر است وجود او با علی، عروج او تا علیست هر نفس این عروس، هزارها یا علیست یا علی و یا علی... علی به تخت زفاف چقدر زیبا شده با نفسِ فاطمه چو گل ز هم وا شده دل ز خدا میبرد بس که دل آرا شده (از این چه بهتر که او شوهر زهرا شده)۲ آینه ی کبریاست، طلعت نورانیاش خواجهی عالم زند بوسه به پیشانیاش یا علی و یا علی... زرآری فاطمه صنای مادر کنید صنای مادر کنید، دعا به حیدر کنید پارهی دل هدیه بر این زن و شوهر کنید مثالشان جای گل، سورهی کوثر کنید رسانده بر بامِ عرش ندای تکبیر را کنار هم بنگرید کوثر و تطهیر را یا علی و یا علی... عاقد این هردو زوج، خالق حی مبین حاصل این مهر و ماه، ستارگان زمین خادم این جشن نور، حضرت روح الامین خطابیه عقدشان تبارک و یا و سین ز چشم بد دور باد بهشت بیدارشان دست خدا یارشان، خدا نگهدارشان... آینهی کبریا فاطمه و حیدراند معلم انبیا فاطمه و حیدراند موسس بوسیا فاطمه و حیدراند ام و اب اولیا فاطمه و حیدراند بتول کوف علیست، علیست کوف بتول سلامشان از خدا، درودشان از رسول (نعمت بیانتها، مبارکت یا علی)۲ عنایت کبریا مبارکت یا علی (وصال خیرُ النسا مبارکت یا علی)۲ سیب بهشت خدا، مبارکت یا علی به مجلس جشن تو، ای دو جهان خرمت لالهی نا قابلیست قصیدهی میثمت برخیز و بزن خنده که غم عین خلاف است گردون به حرم خانهی او گرم توافق است عید آمده، عید آمده یا جشن عفاف است یا عصمت حق فاطمه را شام زفاف است سری که نهان بود درخشید مبارک کز روی زمین وصل دو خورشید مبارک یا علی و یا علی و یا علی...