غرق عزا از غمت

غرق عزا از غمت

[ جواد مقدم ]
غرق عزا از غمت، اهل دو دنیا شده
صاحب عزا مادرت، حضرتِ زهرا شده

ناله‌ی وا غربتا، می‌رسه از هر طرف
زمزمه‌ی قدسیان، ناله و غوغا شده

درد من بیشماره، یار و یاور ندارم
شب و روزم سیاهه، از چشام اشک می‌بارم

منو دورم کردن، به سر سجادم
می‌کشیدن رو خاک، از نفس افتادم

 امون ای دل ای دل ..

 *************

دوباره خاطراتِ، مدینه میشه تکرار
آتیش و شعله و دود، رو می‌بینم من هر بار

آتیش گرفته خونم، بهم نداد امونم
می‌خوام به یاد زهرا، با گریه من بخونم

بمیرم واسه زهرا، آخه تازه جوون مُرد
راشو بستن تو کوچه، مادرِ من کتک خورد

امون از اون لحظه، که یهو زد فریاد
جلو چِش حیدر، در رو زهرا افتاد

.. امون ای دل ای دل ..

************

درسته تو مدینه، بهت شده جسارت
اما از اهل بیتت، هیشکی نرفت اسارت

نَه روی نیزه رفتی، نَه شد تنِ تو پامال
نموندی بین گرگا، نشد سرِ تو جنجال

سرِ پیراهنِ تو، بین لشکر چه دعواست
همه چیزت رو بردن، توی گودال چه غوغاست

زیر سُم مرکب، بدنت شد دَرهم
تورو تنها کشتن، واسه یه مشت دِرهم

 ای حسین جان آقام ..

نظرات