غرق به خون در مهنم

غرق به خون در مهنم

[ حاج حسین سازور ]
غرق به خون در مهنم
عزیز جان حسنم
نیزه و شمشیر رسید
بر تنم و بر دهنم

وای وای عمو به گودال است
وای وای خونی و پامال است

در ره تو مست منم 
بی سر و بی دست منم
آنکه تمام عمر خود
دل به عمو بست منم

وای وای همه هجوم کردن
وای وای کارو تموم کردن

اگر چه ده سال شدم
بی پر و بی بال شدم
عشق عمو بود که من
مرد کهنسال شدم

من افتخار حسنم
من اعتبار حسنم
مرد به کربلا شدم
که یادگار حسنم

وای وای دور تنش غوغاست 
وای وای قیام کبریٰ‌ست

من سپر جان عمو
سرم به قربان عمو
کور شوم که دیده‌ام 
پیکر عریان عمو

وای وای جسارتی کردند
وای وای چه غارتی کردند

کام عمو کام من
پر شده است جام من
مست شدم مست شدم
عبدالحسین نام من

وای وای عمو به گودال است
وای وای خونی و پامال است

نظرات