عمّه فدای قدّ و بالات، چقدر شدی شبیه بابات

عمّه فدای قدّ و بالات، چقدر شدی شبیه بابات

[ مهدی رسولی ]
عمّه فدای قدّ و بالات، چقدر شدی شبیه بابات
صدای حسن می‌رسه از طنینِ رجزهات

داداش حسن می‌بینی چه‌جوری رجز می‌خونه؟
نجمه داری می‌بینی چه مَردی توی مِیدونه؟

الهی قربون اون صدای مردونه‌ش بشه عمّه
قد کشیده جلو چشمِ عمّه، دلخوشی و آرامش عمّه

مثل بابات به لشکر بزن، قاسمم
ضربه مثل یلِ خیبر بزن، قاسمم
عوضِ سیلیِ مادر بزن، قاسمم

عمّه فدای قدّ و بالاش
شنیدم حرف دیشبت رو

طمع عسل روی لبت رو
چه سربلند کردی تو عمّه زینبت رو

داداش حسن می‌بینی چه روسفیدت کرده؟
نجمه داری می‌بینی واسه خودش یه مَرده

می‌گی أنابن الحسن و تو خیمه‌ها پَر می‌گیره عمّه
ذکر برادر می‌گیره عمّه، گریه رو از سر می‌گیره عمّه

برو و بوسه به قرآن بزن قاسمم
بی‌زره کن به میدان بزن قاسمم
ضربه با ذکر حسن‌جان بزن قاسمم

حسن جانم...

نظرات