عمه جان یه روز میام با ذوالفقارم به خدا

عمه جان یه روز میام با ذوالفقارم به خدا

[ عبدالرضا هلالی ]
عمه جان يه روز ميام با ذوالفقارم به خدا
می‌گيرم انتقام‌ از دشمنای کرب‌وبلا

عمه جان خيلی دلم می‌خواست تو کربلا باشم
با حسين تو قتلگاه با تو تو خيمه‌ها باشم

عمه جان اگه بودم یاور و دلبرت بودم
یاور بی کسی و تنها برادرت بودم

عمه جان اگه بودم بی کسی احساس نميشد
جدا از تنش دو دست عمو عباس نميشد

عمه جان اگه بودم بی کسی دیده نمیشد
اگه بودم سری از قفا بریده نمیشد

(عمه جان یا زینب یا زینب یا زینب)

عمه جان اگه بودم سری به نی نمی‌نشست
ساقه‌ی شقایقی زیر لگد نمی‌شکست

عمه جان اگه بودم هيچ کسي سيلي نمی‌خورد
به رخ هيچ گل ياسی رنگ نيلی نمی‌خورد

(عمه جان یا زینب یا زینب یا زینب)

عمه جان اگه بودم هیچ کسی جرأت نمی‌کرد
تو رو سیلی بزنه هیچ کس جسارت نمی‌کرد

عمه جان اگه بودم خيمه‌ها غارت نمیشد
سهم تو از کربلا بار اسارت نمیشد

عمه جان هر شب تو رو تو خلوتم یاد می‌کنم
یه روزی با انتقام دل تو رو شاد می‌کنم

نظرات