حسین، حسین، حسین... عزیزِ عمّهای، دلم خونه برات چه امروز شبیه بابایی! وداعت سختمه، دارم دق میکنم که تشنه کنار فراتی رفتنت تلخه واسه من میبینی التماس من توی میدونه بعدِ تو همه هوش و حواس من غم نگیره سراغتو نبینه عمّه داغتو عمو غش کرد تو وداع خیلی سخته فراقِ تو حسین، حسین، حسین... **** پوشوندیم روتو که نبینن چشم شور حرم شد پریشون برا تو تو میدونِ بلا، نداری جوشنی میری تا ببینی باباتو تو که رفتی دلم گرفت خیمه رو رنگ غم گرفت قاتلت هلهله میکرد دل اهل حرم گرفت رفتی و روسپید شدی جلو چشمم شهید شدی بمیرم زیر دست و پا قد کشیدی، رشید شدی حسین، حسین، حسین... **** حنابندونه و با خونِ صورتت موهای تو رنگینه قاسم تنت رو میکِشه عمو تا خیمهها عزای تو سنگینه قاسم غرقِ خونه همه تنت کفنت شد پیراهنت مثل بابات غریبی و چه غریبونه کشتنت بیقراره برادرت دیده چی اومده سرت قدّ یه بوسه نیست دیگه جای سالم رو پیکرت حسین، حسین، حسین...