شیرینی داغت به دلی گر بنشیند

شیرینی داغت به دلی گر بنشیند

[ سعید کرمعلی ]
شیرینی داغت به دلی گر بنشیند
پای غم تو تا دم آخر بنشیند

جز تو کسی لایق این نام حسین نیست
تنها به تو این واژه‌ی دلبر بنشیند

آن آه که از سینه‌ی عشّاق تو برخواست
هیهات که تا لحظه‌ی محشر بنشیند 

غیر در این خانه محال است بسوزیم
خاکستر ما پشت همین در بنشیند

جز وقت عزاداری‌ات ای شاه ندیدیم
این‌قدر لباسی تن نوکر بنشیند

چشمی که محرّم ز غمت خوب بگرید
مهرش به دل فاطمه بهتر بنشیند

آن گریه ثواب است که زهرا بپسندد
آن روضه قبول است که مادر بنشیند 

ای ابر چه می‌شد وسط ظهر بباری؟
یک قطره‌ی تو بر لب اصغر بنشیند

شش ماهه گلی را تبر حرمله‌ای چید
نگذاشت به روی بدنش سر بنشیند

******

نگاهش دم به دم اعجاز کرده
که او را این‌چنین ممتاز کرده
به لطف دست‌های کوچک خود
گره‌های بزرگی باز کرده

******

از آب هم مضایقه کردند کوفیان
خوش داشتند حرمت مهمان کربلا

******

تنها شدی و هیچ کس دور و برت نیست
جانسوز‌تر از بانگ هَل مِن ناصرت نیست

******

درسته واسه جنگیدن یه‌کم سنت کمه مادر
بابات تنهاست تو میدون الان تکلیفمه مادر

از اوّل هم دلم می‌خواستم منم مادر شهید باشم 
پیش زهرای مرضیه تو محشر رو سفید باشم

دلم می‌خواد توی میدون نترسی از صداهاشون
یه‌ جوری سربازی کن که بلرزه دست و پاهاشون

تو از نسل علی هستی باید جنگ‌و بلد باشی
علی شیر خدا بوده تو هم باید اسد باشی

حلالم کن که لب‌تشنه می‌خوام راهیت کنم مادر
حلالم کن نمی‌تونم که همراهیت کنم مادر

اگر همرات بیام شاید بابات غرق خجالت شه
با عمّه جون برو تا که بابات یک ذرّه راحت شه

نمیری واسه آب خوردن، میری واسه رجز خونی
حواست باشه دور لب زبونت رو نچرخونی

تو هم مثل علی اکبر میری تو لشکر بابات
حواست باشه یک مو هم نشه کم از سر بابات

اگه تیری اومد باید گلوت واست سپر باشه
اگه حتّی از این تیرهای سمّی و سپر باشه 

شنیدم حرمله خیلی دقیقه تو تیراندازی
اگه تیر زد خودت رو زود جلوی تیر میندازی

دیگه باید بری مادر دیگه وقت رجزهاته
دیگه کاری بکن عالم بفهمند حق با آقاته

******

رفته از هوش گل بی زبونم، یا که خوابش برده بچّه‌م 
دیگه لالایی هیچ‌کس نخونه روی دست‌هام مرده بچّه‌م

******

تو آب بخوری یا نخوری زنده نمی‌مونی 
تو کشته شدی دیگه چرا راهی میدونی

وقتی دادمت دست بابات رفتی دیگه از دست
حتماً به سفیدی گلوت بابات حواسش هست

******

پدرت واسه تو رو زده
حرمله چرا زانو زده؟

******

خودم با این دست‌هام قنداقه‌‌تو بستم 
برو ولی مادر منتظرت هستم

******

حرمله صاف به قلب هدف زد
همه گفتند طیّب الله
سخته باور ولی با سه شعبه
سر جدا شد آره والله

******

من چی بگم آخر از اینا آخه اینقده نامردند
خطبه داشت می‌خوند حسین با تیر حرفشو قطع کردند

می‌خواست بره سمت خیمه‌ها ولی نمی‌تونست
پنهونه علی زیر عبا، عبا پر از خونه

******

واسه مادر سر آوردی
سه تا دندون درآوردی

******

من غیورم به‌خدا ناله به ذلّت نکشیدم
پسرم ذبح شد از حرمله منّت نکشیدم

شمر هو کرد سنان عربده زد حرمله خندید
هیچ روزی به‌خدا این‌همه غربت نکشیدم

******

دیدم صدای هلهله بلنده سر تو هم به مویی بنده
اونجا دیدم اشک بابا هم دراومد
حرمله هم هو می‌کشه هم می‌خنده

******

لالا لالا لالا بخواب آروم
سخت جون دادی چون آبی نخوردی 

کی باورش میشه از زندگی سیری
چند سالته کوچک‌تر از تیری، از زندگی سیری
داغ یه طفل سخته سر پیری


تشنه جون دادی چرا، مگه عمو نداری؟
یک سالت هم نشده تو آرزو نداری؟
حالا آبم برسه دیگه گلو نداری

******

(لالا لالا لالا، لالا لالا لا)

الهی کاش چشمم تر نمی‌شد 
و این گهواره بی اصغر نمی‌شد

خوشم با یادگاری‌هایت ای کاش
که جای ناخنت بهتر نمی‌شد

از راه دور دیدم شلوغ شده میدون
از راه دور دیدم رنگ بابا زرده
میگن بابا تو راه خیمه را گم کرده

*****

شبیه هاجر دنبالِ آب، با گریه
دوید در دل صحرا رباب، با گریه

به گریه گفت که سیراب شد علی اصغر؟
حسین داد به خانم جواب با گریه

حسین گفت: علی جان خدانگهدارت
رباب گفت: عزیزم بخواب با گریه

******

کاش دشت روبه‌رویت لااقل یک مرد داشت
یک سوال مادرانه، تیر خیلی درد داشت؟

******

مثلاً تو رو تاب میدم مثلاً تو رو آب میدم
مثلاً من صدات کردم، عزیزم

(لالایی گلم، لالایی گلم)

******

گیرم از چشم حرم حلق تو را پوشاندم
تیر بیرون زده از زیر عبا را چه کنم؟

از بدن تجربه‌ی تیر کشیدن دارم
ولی این تیر سه شعبه‌ست خدایا چه کنم؟

*****

خون از لبان چاک چاکش پاک کردم 
با دست خود شش ماهه‌ام را خاک کردم

هرگز نکرده هیچ کس کاری که من کردم
با تکّه‌ای قنداقه طفلم را کفن کردم

خیره به رگ‌های ظریف گردنش بودم
در گوشش استرجاع را با لحن غم خواندم
بالای سر مشغول تلقین دادنش بودم
من هم وجودم رنگ و بوی مختصر دارد
بابای بچّه مرده از حالم خبر دارد

******

قول میدم اگه ورق برگرده و علی نَمیره
جوری لالایی بخونم حرمله گریه‌ش بگیره

دیگه دنیا بدون تو به من نمی‌سازه
می‌بینمت چشمت هنوز بازه
برا تو می‌خونم لالایی

به اصرار عمّه منم یه خورده آب خوردم
ببین برای تو هم آوردم
ولی تو روی نیزه‌هایی

من این پایین تو اون بالا
علی رودوم علی لالا

نظرات