
شورِ در سر حسین نغمهی دل حسن رَبَّنا آتنا، کربلا بالحسن در کَرَم اول آخر، حسن شافعِ روز محشر، حسن رزقِ حلال بابا، حسین دامنِ پاکِ مادر، حسن نوکرت همهی اجدادم کاش بشن نوکرت اولادم حسن، عشقِ مادرزادم اسمته ز بر جدم ارثیه دارمش از جدم حسن ذکرِ جذر و مدم یا حسن، یا حسن... **** چون علی در عمل با کیاست حسن صلحو کرده قبول با سیاست حسن شیعه با او مُکَرَّم شده استوار و مُبَرَّم شده صلح سبزش پایهریزی جنگِ سرخِ محرم شده وارث تو در قیام الله پسرات قاسم و عبدالله حسن کریمِ آل الله وصیّ اميرالمؤمنين دشمنت مذل المؤمنین حسن، مُعِزُّ المؤمنین **** کشته هر لحظه در حال افزایشه رو به خاموشیه فتنهی آیشه نبض لشکر متزلزله ختم قصه همین منزله حسن ابن علی اومده انگاری اومده زلزله مکرر میره و حق داره رجزش اَنَا ابنُ کراره حسن میکِشه قَدّاره با غصب اسبشو هی کرده عین شیر میدونو طی کرده حسن ناقه رو پی کرده