شبیه برف که درگیرِ آفتاب شده

شبیه برف که درگیرِ آفتاب شده

[ حسین طاهری ]
(شبیه برف که درگیر آفتاب شده
دلم ز شدت هرم فراق آب شده)۲

میان عاشق و معشوق هیچ حائل نیست
گناهکاری من بین ما حجاب شده

(چقدر پیش نگاه تو معصیت کردم
چقدر پیش تو این عاشقت خراب شده)۲

به سیلی پدرانه همیشه محتاجم
که سربراه شد آن طفل که عتاب شده

چقدر آه نوشتم به دست تو نرسید
فراغ‌نامه‌ی من اینچنین کتاب شده

به غیر پشت در خانه‌ات کجا برود
همان گدای سرافکنده‌ی خراب شده

وصال یار بجز سوختن میسر نیست
بگو به شمع که پروانه‌ات مجاب شده

درخت آب نخورده ثمر نخواهد داد
دعا به لطف همین گریه مستجاب شده

برای برده خریدن به من اشاره بکن
به این سیاه بگو نوکرت حساب شده

تو را به خون علی‌اصغر حسین بیا
بیا که شیعه‌ی تو غرق در عذاب شده

سه شعبه خورد به مشکی و آبرویی ریخت
رشید اهل حرم از خجالت آب شده

عمو کجاست ببیند به جای جرعه‌ی آب
طناب حرمله‌ها قسمت رباب شده

نظرات