شب شبِ شادیه دلشادم از غم و غصّهها آزادم انقده خوبه که انگاری توی ظرف عسل افتادم اومده یابن الحسن اون که شده عشق من شب شبِ میلادشه شادی کن و کف بزن ناز قدمای تو میدم آقا پای تو جونم فدای راهت از تو دَم میزنم و بُرده این دل منو آقا اون روی ماهت یابن الزهرا مدد، یابن الزهرا مدد یابن الزهرا مدد، یا مهدی دور شمع غمت پروونهم آره آره منم دیوونهم دل چیه پای عشقت اصلا واسه تو من بلاگردونم جان سنَه قربان میگم آره با ایمان میگم وقتی که اسمت میاد هر نفس ای جان میگم اصلا مثل نفسی واسم تو همه کسی با تو دارم اصالت ای راه نجاتِ من ردّ پای تو عسل، یعنی راه سعادت یابن الزهرا مدد، یابن الزهرا مدد یابن الزهرا مدد، یا مهدی امشبو تا سحر بیتابم سوی تو قبله و محرابم اومده نیمهی ماه اما ماه کامل تویی مهتابم بیتِ تکِ هر غزل ای که تویی بیمَثَل تشنه روی تواَم العجل العجل العجل عمری شده آرزوم باشی آقا روبهروم دیگه تموم شه غیبت با تو ایشالله میریم تا کربوبلا میریم یک اربعین زیارت