(شب بیست و سوم) گریه کردن افضل الاعمال در ماه خداست

(شب بیست و سوم) گریه کردن افضل الاعمال در ماه خداست

[ حاج منصور ارضی ]
گریه کردن افضل الاعمال در ماه خداست
عالم برزخ حسین جان‌های ما مشکل‌گشاست

این‌که صورت‌های ما در قبر خاکی می‌شود
یادگار صورت خاکی یک رأس جداست

در همه عالم بدن بر شانه‌ها تشییع شد
پیکر آقای ما امّا به زیر دست و پا

پیکر بی‌سَر چگونه رو به قبله دفن شد؟
پاره‌های قلب زهرا در میان بوریا

لیلة القدرت رسید آداب امشب جالب است
احترام هر گنهکاری که داری واجب است

پیش مردم گرچه خورده طبل رسوایی من
به همه گفتی: که این رسوا مگر بی‌صاحب است

آسمان رحمتت ابری شد و باران گرفت
سایه‌ی ابر تو بر کوه گناهم غالب است

آبروی رفته‌ی من را بخر تا وقت هست
گاه‌گاهی این ضرر کردن به نفع کاسب است

گردن کج آمدم گردن بگیر امشب مرا
این فراری که زمین خورده به جودت راغب است

یک نفر اَلعَفو گویان از کنار من گذشت
زود گفتی: این‌که توبه هم نکرده تائب است

شرم دارم خیلی از مهدی خجالت می‌کشم
ظلم کردم پیش چشمش فکر کردم غائب است

لیلة القدر علی چادر سیاه فاطمه‌است
نور زهرا بر سیاهی‌های عالم حاجب است

غیر حیدر قدر زهرا را نمیداند کسی
جسم زهرا و علی یک روح در دو غالب است

بستگی دارد به زهرا که علی هم بگذرد
کار دست مادر است و مرتضی هم کاتب است

این‌که هر شب با علی برده دل ما را نجف
فاطمه زحمت کشیده، زحمت ما کاذب است

حاجتم را هم ندادی در حَرم راهم بده
این دل سَرگشته امشب کربلا را طالب است

زیر قُبّه با نمازت روضه‌ی کامل بخوان
چون حسین بن علی آنجا امام راتب است

نظرات