(سوختم، تا که این پیرهن رو دوختم)۲ میکشم از تَهِ دل آه (ای حسین فی امان الله)۲ (خدای من، خدای من عریانه بچهی با حیای من)۲ (عاشورا، ساعت سه قصه به سر میرسه میریزه تو قتلگاه خونی که مقدسه)۲ عاشورا ساعتِ سه یعنی اوج حادثه زینب ناله میزنه (بس کن شمر، دیگه بسه)۲ آه بُنَیه، بُنَیه، بُنَیه... آه خدای من، خدای من سر بریدن بچمو رو پاهای من خدای من، خدای من عریانه بچهی با حیای من تنها، میمونی روزِ عاشورا کربلا و سنگ و آیینه (قتلگاه و چکمه و سینه)۲ آه از روضهی وداع میسوزه خواهرِ تو وقتی بوسه میزنه جای من حنجرتو پنجه میکشی به خاک لبهای خشکتو دید یا زهرا گفتی و شمر محکم تر تیغو کشید زود راحتش کنید رو تنش پا نذارید، کمتر اذیتش کنید انصافتون کجاست؟ میدونید کیه میخواید هتک حرمتش کنید آی نا مسلمونا! باید اول بکشید، بعدا غارتش کنید تو شیب گودال، سرازیر شد حسین پیر شد، حسین پیر شد