سوت و کوره خونه، دلها پریشونه علی یارشو روی شونههاش میبره شبونه علی تنهای تنها، خسته و مات و مبهوت داره زهراشو امشب، میذاره بین تابوت بیتاب و مضطر مرتضی، زهرا شده حاجتروا حیدر پریشان است، شام غریبان است(۲) یا زهرا(۲) کبودی صورت، گل روی ابرو داره میگیره جون علی رو کبودی بازو به علی اینهمه وقت چرا چیزی نگفتی تازه فهمیدم امشب چرا رو میگرفتی با رفتن جانش علی، همراه طفلانش علی بیتاب و گریان است، شام غریبان است رو شونهی زینب غم عالمینه روضه سر خاک مادرش روضهی حسینه سر داداش حسینو میذاره روی سینه شده کربوبلایی شب سرد مدینه طفلان میان خیمهگاه، زینب کنار قتلگاه آتش فروزان است، شام غریبان است