سمتِ گودال میره عبدالله با رَجزهاش میرسه از راه دلاور و زادهِ حسنم به وسطِ معرکه میزنم فداییِ آخر تو منم عمو، بمیرم نبینم که رو خاکِ تنت که با شمشیر و نیزهها میزدنت پُرِ زخمِ چرا همهی بدنت؟ عمو عمو عمو حسین عمو عمو عمو حسین