زندگیِ قبل از زندگیم حسینه از قدیما قلبمو زدم به نامش جز خدا که راز هر دلو میدونه هیچکسی نمیدونه چقدر میخوامش تُو عالم ذر با خط زر اسم حسینو روی دل زنگاری نوشتم و طلا شد خوش به حال هر کس که از اون اوّلِ خلقت به عشقش مبتلا شد دیوونهشم از روز «قالوا بلا» دیوونه کار نداره با عاقلا واسه همینه صبح تا شب میخونم اللّهُمَّ الرزُقنا کربلا اللّهُمَّ الرزُقنا کربلا... ***** زندگیِ حین زندگیم حسینه از روز تولّدم باهاش عجینم تُربت و یه جرعه آب سقّاخونهش شد دلیل عشق بیحدم تُو سینهم از روزی که گُلدوزی اسمشو نوشتم روی پَر قنداقهم شده تموم دنیام تا الان که سینهزن هیئتم به وَالله فقط حسینه آقام محبّتش قلبمو داده جلا دلم رو کرده مثل گنبدطلا به شوق دیدنش تُو دنیا میگم اللّهُمَّ الرزُقنا کربلا اللّهُمَّ الرزُقنا کربلا... ***** زندگیِ بعد از زندگیم حسینه وقتی میمیرم چِشای من به راهشه تنها نمیذاره مَنو دست لطفِ اونکه تا قیامت فکر نوکراشه دلشوره ندارم من از احوال قیامت دلشورهی من ندیدنِ روی حسینه با من از بهشت حرف نزنید بهشتِ نوکر فقط کوی حسینه حسین بهشته واسه اهل دلا بهشتِ بیحسین چیه جز بلا بهشت من خونهی اربابمه اللّهُمَّ الرزُقنا کربلا اللّهُمَّ الرزُقنا کربلا...