ریان ابن شبیب، جد ما رو غریب گیر آوردن (ریان ابن شبیب آبو واسه حبیب دیر آوردن) ۲ تو شیب گودال سرازیر شد حسین پیر شد، حسین پیر شد ته گودال زمین گیر شد حسین پیر شد حسین پیر شد ریان ابن شبیب ذکر امن یجیب میگفت زینب ریان ابن شبیب رفته شیب الخضیب زیر خنجر بلا سر زینب آوردن، سرو بردن سرو بردن بچه یتیما، کتک خوردن... به عمه زینب جسارت شد جسارت شد جسارت شد چادرا وقتیکه غارت شد که غارت شد که غارت شد زود راحتش کنید رو تنش پا نذارید کمتر اذیتش کنید پیراهنش رو نه میدونید کیه میخواهید هتک حرمتش کنید آی نا مسلمونا باید اول بکشید بعداً غارتش کنید خنجر نمیبره هیچکسی قربونی رو تشنه سر نمیبره هی ضربه میزنه هیچ کسی اینجوری سر از پیکر نمیبره انصافتون کجاست هیشکی انگشتو واسه انگشتر نمیبره آتیش به ما نزن انقده پنجه روی خاک کربلا نزن رو سینه اومدن زیر دست و پاهاشون انقده دست و پا نزن دق میکنم حسین دست و پا که میزنی مادر رو صدا نزن