
روی قبرم بنویسید که خواهر بودم سالها منتظر روی برادر بودم روی قبرم بنویسید جدایی سخت است این همه راه بیایم، تو نیایی سخت است یوسفم رفته و از آمدنش بیخبرم سالها میشود از پیرهنش بیخبرم روی قبرم بنویسید ندیده رفتم با تن خسته و با قد خمیده رفتم بنویسید همه دور و برم ریختهاند چقدر دستهی گل روی سرم ریختهاند چقدر مردم این شهر ولایی خوبند که سرم را نشکستند خدایی خوبند بنویسید در این شهر سرم سنگ نخورد به خداوند قسم بال و پرم سنگ نخورد چادرم دور و برم بود و به پایی نگرفت معجرم روی سرم بود و به جایی نگرفت من کجا، شام کجا، زینب بی یار کجا؟ من کجا، بام کجا، کوچه و بازار کجا؟ قم کجا شام کجا عزت و دشنام کجا ای حسین...