قبر جدّم که همینجاست همین نزدیکی پدرم را عمویم بُرد کجا طول کشید؟ گفت دفن پدرم عمّه چرا طول کشید؟ دفن سخت است مگر؟ کار شما طول کشید قبر جدّم که همینجاست همین نزدیکی پدرم را عمویم بُرد کجا طول کشید؟ اول انگار صدای زنی آمد بعدش مردها همهمه کردند صدا طول کشید عمّه بغضی شد و در حنجرهی خویش نشست عمّه بغضی شد و تا کربوبلا طول کشید دست عباس قوی بود ولی آن همه تیر تا شود از تن و تابوت جدا، طول کشید رفت و یک بار دیگر هم عمویش دیر آمد تا شود جمع علی روی عبا طول کشید **** جوانان بنیهاشم بیاید علی را بر درِ خیمه رسانید **** کریم کاری به جز جود و کرم نداره آقام تو مدینهست ولی حرم نداره **** ضربهی تیغ به فتوا میزد عوضِ سیلیِ زهرا میزد