رو به قبله کردن ما

رو به قبله کردن ما

[ محسن عرب‌ خالقی ]
دنبال کبریایى؟! بى کبر و بى ریا باش
وقت اداى دینت فارغ ز هر ادا باش

راه سلوک نوکر از جاده ی سکوت است
وقت نظر گرفتن یک‌ گوشه بیصدا باش

حسین جانم، حسین جانم... 

وقتی که پشت این در پیغمبران نشستند
در کوی نیکنامان پیوسته خاک پا باش

هر منصبی که داری، بیرون روضه داری
اینجا که پا نهادی، تا می‌شود گدا باش

حسین جانم، حسین جانم... 

گفتیم‌ رو سیاهیم گفتند پیش ما نه
گفتیم بى پناهیم، گفتند پیش ما باش

آسایش دو گیتى تفسیر این دو حرف است
دیوانه ی حسین و مجنون مجتبى باش

حسین جانم، حسین جانم.. 

سینه به سینه یادم دادند که بگویم
بابای من فدای یک تار موی باباش

آب زلال را از سرچشمه جستجو کن
خواهان خیر هستی، خواهان مرتضی باش

حق با علی مگر نیست؟! حق هم مگر خدا نیست؟!
پس در نجف بمان و هر لحظه باخدا باش

علی جانم، علی جانم... 

فرمود امام صادق: از پشت بام‌ خانه
با یک سلام ساده الساعه کربلا باش

او غرق خون‌ خود شد، من غرقِ در گناهم
سر داد، دل ندادم، ای بی وفا مرا باش

کار بنی اسد در تدفین او گره خورد
وقتی تنی‌ نمانده دنبال بوریا باش

حسین جانم، حسین جانم..

نظرات