شُکر خدا که با همهی روسیاهیام زهرا مرا برای حسینش خریده است ... رسیدن بخیر، خوش اومدی حبیب من رسیدن بخیر، مسافر غریب من رسیدن بخیر، غمت شده نصیب من خستهی راه اومدنت رو چه کنم زخم تنت رو چه کنم غارت پیرهنت رو چه کنم زخم تنت رو چه کنم بدن بیکفنت رو چه کنم زخم تنت رو چه کنم اضطراب خواهرت رو چه کنم زخم سرت رو چه کنم گریههای دخترت رو چه کنم زخم سرت رو چه کنم نیزهی دور و برت رو چه کنم زخم سرت رو چه کنم اینجا زینب از حال میره آخر سمت گودال میره از دستای زینب میری اینجا زیر مَرکب میری ... عالمو بیقرار کنم خیمههاتو چیکار کنم؟ خودم پناه عالمم کدوم طرف فرار کنم؟!