دوست دارم که ترک لاف کن

دوست دارم که ترک لاف کن

[ حاج جواد حیدری ]
مشکل امر فرج با دست زینب وا شود
بر خودِ مهدی قسم، این کار کارِ زینب است

ای جانِ جهان، جهانِ جان ادرکنی
قیّوم زمین و آسمان ادرکنی
احیاگر صد دَمِ مسیحا الغوث
یا حضرت صاحبَ الزّمان ادرکنی

یا صاحبَ الزّمان ...
* * * *
دوست دارم که ترکِ لاف کنم
خلوتی رفته اعتکاف کنم

تا شوم محرم حریم دمشق
کعبه‌ی عشق را طواف کنم

سخن از کاف و ها و یا گویم
صحبت از عین و شین و قاف کنم

حرف از معنی حجاب زَنَم
یاد از بانوی عفاف کنم

اوّلین حرف و آخرین مطلب
السَّلامُ علیکِ یا زینب

السَّلام ای ملیکةُ الدنیا
السَّلام ای شفیعةُ العقبا

السَّلام ای نبیره‌ی یاسین
السَّلام ای نتیجه‌ی طاها

السَّلام ای سلالةُ الحیدر
السَّلام ای سلیلةُ الزهرا

السَّلام ای حسن ز پا تا سر
السَّلام ای حسین سر تا پا

بردی نور عین و عین نور
تو از این پنج نور، فیض حضور

ای تو ناموس قادر متعال
مایه‌ی افتخار احمد و آل

فاطمه عصمت و علی خصلت
مجتبی سیرت و حسین کمال

ای حریم تو احسنُ المأمن
وی مدیح تو افضلُ الاعمال

دَم ز تو می‌نگریم در همه دَم
ياد تو می‌کنیم در همه حال

ای که یادت نمی‌رود از یاد
پدر و مادرم فدایت‌ باد

فاطمه زاده و علی حسبی
علوی‌زاد و فاطمی نسبی

کرمت شامل رجال و نساء
حرمت مستجار شیخ و نبی

ای ملقّب به زینب، زینب
تو سزاوار این‌چنین لقبی

زینبت خوانده است گر چه خدا
به خدا زِین جدّ و اُمّ و اَبی

نظرات