دل‌شکسته می‌فهمه دردو

دل‌شکسته می‌فهمه دردو

[ حسین ستوده ]
دل‌شکسته می‌فهمه دردو
هم حسرت و هم آه سردو
پیشت اگه اشکام می‌ریزه
می‌فهمه یه مرد اشک مردو

آه اباالفضل
ببین گریه‌مو موندم وسط راه اباالفضل
آه اباالفضل
نگاه‌م کن منو حتّی شده کوتاه اباالفضل

یار اباالفضل
با دست قلمت منم نگهدار اباالفضل
یار اباالفضل
بکش دستتو رُو سر گرفتار اباالفضل

یه دریا تُو محبّتت گمه باب‌الحوائج
دو تا دست تو بین مردمه باب‌الحوائج

*****
رفت عمرم و شد بیشتر سهمِ
دنیایی که خیلی بی‌رحمه
حال بدمو پنهون کردم
حال منو مجنون می‌فهمه

آی رقیّه
تو که حال بد منو نمی‌خوای رقیّه
آی رقیّه
نگم برات چقدر خونه دلم وای رقیّه

دل رقیّه
شکسته قایقم نشسته تُو گِل رقیّه
دل رقیّه
نجاتم بده جون ابوفاضل رقیّه

بمیرم منو احیا می‌کنی باب‌الحوائج
گره خوردی گره وا می‌کنی باب‌الحوائج

نظرات