درسته واسه جنگیدن، یه‌کم سنّت کمه مادر

درسته واسه جنگیدن، یه‌کم سنّت کمه مادر

[ حاج محمود کریمی ]
درسته واسه جنگیدن، یه‌کم سنّت کمه مادر
بابات تنهاس تووی میدون، الان تکلیفمه مادر

از اوّل هم دلم می‌خواس منم مادر شهید باشم
پیش زهرای مرضیّه توو محشر، روو سفید باشم

دلم می‌خواد تووی میدون نترسی از صداهاشون
یه‌جوری سربازی کن که بلرزه دست‌و‌پاهاشون

تو از نسل علی هستی، باید جنگو بلد باشی
علی، شیر خدا بوده؛ تو هم باید اسد باشی

حلالم کن که لب‌تشنه می‌خوام راهیت کنم مادر
حلالم کن نمی‌تونم که همراهیت کنم مادر

اگه همرات بیام شاید بابات غرق خجالت شه
با عمّه‌جون برو تا که بابات، یه‌ذرّه راحت شه

نمی‌ری واسه آب‌خوردن، می‌ری واسه رجزخونی
حواست باشه دور لب، زبونت رو نچرخونی

زبونت رو بچرخونی، بابات شرمنده‌تر می‌شه
زبونم‌لال، زحمت‌هام تماماً بی‌أثر می‌شه

تو هم مثل علی‌اکبر می‌ری توو لشکر بابات
حواست باشه یک‌مو هم نشه کم از سر بابات

اگه تیری اومد باید گلوت واسش سپر باشه
اگه حتّی از این تیرای سمّی و سه‌پر باشه

شنیدم حرمله خیلی دقیقه توو تیراندازی
اگه تیر زد خودت رو زود جلوی تیر میندازی

عزیزم وقتی تیر خوردی نذار جاری بشه اشکات
یکم دردو تحمّل کن تا دشمن‌شاد نشه بابات

توو این راه خوبه که درد یه مردو حس کنی مادر
مبادا پیش نامردا بخوای خس‌خس کنی مادر

نمی‌خوام وقت جون‌دادن، با بابا چش‌توو‌چش باشی
نباید حس کنه بابات، داری از درد می‌پاشی

منم یه مادرم؛ خوندم سؤال تووی چشماتو
می‌پرسی واسه چی محکم می‌بندم دست‌وپاهاتو

نمی‌خوام جیگرش آب شه؛ نمی‌خوام دق کنه مادر
سه‌شعبه که گلوتو زد، تو دست‌وپا نزن اصغر

دیگه باید بری مادر؛ دیگه وقت رجز‌هاته
برو کاری بکن، عالم بفهمن حق با آقاته

منم توو خیمه می‌مونم، نخواد شرمنده شه بابات
سفارش‌هام یادت باشه؛ برو دست علی، همرات

دارم از گوشه‌ی پرده می‌بینم حنجرت پاره‌س
میون خیمه و میدون، بابات از شرم آواره‌س

دلم می‌خواد برم میدون، بگم فدا سرت آقا
هزارتا اصغرم داشتم، می‌کردم پرپرت آقا

شهادت بت میاد عمرم؛ چقد خوشگل شدی اصغر
تورو با تیر زدن یا تیغ؟! سرت بنده به مو مادر

لبات زخمه؛ چشات زخمه؛ حالا هم که رگات زخمه
ننه! خاک بر سرم؛ ای وای! چرا دست بابات زخمه

نگو تیر از گلوت رفته به دستای بابات خورده
الهی من بمیرم که سه‌شعبه به آقات خورده

گل روو گونه‌هات مثل گل آتیش شده انگار
الهی بشکنه دستش، گلوت ریش‌ریش شده انگار

نظرات