
در کنج دلم عشق کسی خانه ندارد کس جای در این خانهی ویرانه ندارد دل را به کف هر که سِپُردم، پَسَم داد کس تاب نگهداری دیوانه ندارد ز تمام بودنیها، تو فقط از آن من باش که به غیر با تو بودن، دلم آرزو ندارد (حسین، حسین، حسین...) از رهگذرِ خاک سر کوی شما بود هر نافه که در دست نسیم سحر افتاد ای وای بر آن کس که به این درّه درافتاد با آل علی هر که در افتاد ورافتاد همه شب نهادهام سر، چو سگان بر آستانت که رقیبا بر نیاید، به بهانه گدایی (حسین، حسین، حسین...) غم شیرینم یا اباعبدالله دین و آئینم یا اباعبدالله یه روزی آخر وسط روضه تو رو میبینم یا اباعبدالله (حسین، حسین، حسین...) یادم نمیرود که همه عزتم تویی من پای این علم شدهام محترم حسین (حسین، حسین، حسین...) گذرم تا به در خانهات افتاد حسین خانه آباد شدم، خانهات آباد حسین (حسین، حسین، حسین...)