خولی دست کشید از کشتن تو این یه نشونه‌ست

خولی دست کشید از کشتن تو این یه نشونه‌ست

[ امیر طلاجوران ]
خولی دست کشید از کشتنِ تو این یه نشونه‌‌ست
سرِ تو کاری کرد گرم بمونه تنور خونه‌‌ش

مهربون‌ترینی، چرا زخمی رو زمینی؟
زیر دست و پایی ولی فکر آدمایی

دَم مغرب شده و هنوز دارن می‌زننت
جای بوسه برا من پیدا نمی‌شه تو تنت

از سر نیزه ببین خواهرِ تو زار شده
تو کس و کار منی، شمر جلودار شده

شمر اگه بره، سنان نمی‌گذره
تو قتلگاهِ تو، زمان نمی‌گذره
حتی ازت دَمِ اذان نمی‌گذره
تو قتلگاه تو، ازت نمی‌گذره

یک زن تنهام چه‌جور، شمرو ازت جدا کنم؟
پاشو نماز مغربه، من به کی اقتدا کنم؟

همه رفتن وقت مغرب رسیده از گودال
همه رفتن شمر ول کن تورو خدا

سَیّدَنا‌ المظلوم، حسین
سَیّدَنا‌ الغریب، حسین

حسین نام تو بهر مُعرِفیِ تو کافی‌ست
مُعَرَّفی و به حرف و سخن نیاز نداری

به‌خاطر خودمان گریه می‌کنیم برایت
وگرنه گریه‌کن و سینه‌زن نیاز نداری

منم که در همه عمرم نیازمند تو هستم
وگرنه که تو به اَمثال من نیاز نداری

تو بِه زِ من سر کویَت هزار‌ها داری
ولی بدان که گدایت فقط تورا دارد
****
علی امام من است و منم غلام علی
هزار جان گرامی، فدای نام علی
قسم به وعده‌ی شیرین مَن یَمُت یَرَنی
که ایستاده بمیرم به احترام علی

عمری‌ست که دَم‌به‌دَم علی می‌گویم
در حال نشاط و غم علی می‌گویم
یک عمر علی گفتم و انشاءالله
تا آخر عمر هم علی می‌گویم

دل را زِ علی اگر بگیرم چه کنم؟
بی مِهر علی اگر بمیرم چه کنم؟
فردا که کسی را به کسی کاری نیست
دامان علی اگر نگیرم چه کنم؟

یا قاهر العَدو و یا والی الولی
یا ضِیغَمُ المُهَمهَم و یا ناصر النبی
یا مَظهَرالعَجائِب و یا مرتضی علی

نظرات