جواد، آنکه به نزدش سخا و جود گذاشت

جواد، آنکه به نزدش سخا و جود گذاشت

[ حنیف طاهری ]
جواد آنکه به نزدش سخا و جود گداست
جواد آنکه خدا نیست، خنده‌های خداست

جواد آنکه هم از کودکی امام شده‌ست
شبیه حضرت عیسیٰ و حضرت یحییٰ‌ست

جواد آنکه کریم ابن هفت اقیانوس
جواد آنکه جواد ابن هشتمین دریاست

جواد آنکه جواب تمام پرسش‌هاست
جواد آنکه امام تمام باران‌هاست

جواد آنکه به دل بردن از پدر مشهور
جواد آنکه علی‌اکبر امام رضاست

(گفتم به عارفی که گدایی کجا کنم
گفتا برو به طوس بگو یا اباالجواد)

جواد آنکه به لب‌های تشنه جان داده
جواد آنکه پر از کلُ‌ یومٌ‌ عاشوراست

دلم شکسته ولی پر تلاطم است هنوز
که عشق فاصله‌ی کاظمین، کرب‌وبلاست

*****

ای حجره‌ات، غریب‌ترین جای این جهان
در قتلگاهتان کسی نیست روضه‌خوان

(درون حجره یکی بود و دستو پا می‌زد
ستاده بود و جوادالائمه جان میداد)

جز مادری جوان که ز جان آه می‌کشد
هنگام دست و پا زدنت با قدی کمان 

بغداد شد مدینه و مردی که‌ باز هم
در خانه‌اش ز کینه‌ی هم‌خانه داد جان

جعده است ام فضل و تو هم مجتبی
ولی این پست‌تر از آن و تو مظلوم‌تر از آن

آنقدر بی کسی که به دستور همسرت
چندین کنیز مست، که رقاص و شادمان

با سوز ناله‌های تو بر طبل می‌زنند
تا نشنوند داد دلت را در آن میان

*****

آنقدر بی کسی که تن اطهر تو را
دادند روی بام به دستان آسمان

اما برای اینکه نسوزد تنت ببین
از مشهد آمده‌اند تمام کبوتران

آه از تنی که زیر شرر‌های آفتاب 
پوشیده بود پیکرش از نیزه و سنان

ای سوخته‌ترین بدن زیر آفتاب

نظرات