جای موندن نیست

جای موندن نیست

[ حاج محمدرضا طاهری ]
جای موندن نیست
می‌رم تا نگن مَردی اصلاً نیست
نیا قتلگاه که جای زن نیست، عمّه

داره می‌میره
نفس می‌کِشه خون ازش می‌ره
یه لشکر به سمتش سرازیره، عمّه 

دیر بشه عالم بی‌چاره می‌شه
ناموس حیدر آواره می‌شه
عمّه ببین داره توی تنش
پیروهنش پاره پاره می‌شه

دستمو ول کن عمّه، برم تا عموم نیمه‌جونه
ترسم اینه که دیگه ازش چیزی باقی نمونه

ای عموی غرببم، حسین... 
****
من نمی‌مونم
نبین سنّمو، مَرد مِیدونم
عمو جونمو برمی‌گردونم، عمّه 

بال و پَر دارم
با دست کوچیکم سپر دارم
حسن‌زاده هستم جگر دارم، عمّه

مونده برام از دنیا یه عمو
کاش منو می‌کشتن جای عمو
نذر می‌کنم خون حنجرمو
هر چی بشه هستم پای عمو

اسب‌هارو دشمن اوّل باید واسه‌ی من بیاره
مُرده باشم بذارم که شمر پا رو سینه‌‌ش بذاره

ای عموی غرببم، حسین...

نظرات